خسته از دیدن ها
با تو در ثانیه ها
کاش دلها در چهره ها بود

زندگی پرنده مشرق زمین فلسفه و عرفان گاهی باید رفت من خودمم عصر نفرین شده


خسته از دیدن ها

 

 

آنگاه که زنجیر بر اندیشه ام بود

قامتم را شکستنی یافتم !!

آنگاه که مرا در توبه راه دادند

خود را پر گناه دیدم !!

آنگاه که پر گشودم

تو را بی بال و پر دیدم !!

آنگاه ..........

آه ....

ای  روح در بدرم

چقدر خسته ام

از این دیدنها . !!

 

ج _ علیخانی

 



نظرات شما عزیزان:

سروش
ساعت14:24---11 اسفند 1390
خدا روز بدون رنج-بدون اندوه-وافتاب بدون باران وعده نداده است-اما اوتوان پایداری دران روزها- ووعده تسلی پس از اشک وچراغ راه را داده است.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نویسنده : جعفر علیخانی تاریخ :



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به با تو در ثانیه ها مي باشد.