آه.... ای روح رنج دیده ام
در سفره خالی دستانم ،
تحفه ای ندارم تا ارزانی ات کنم !
سینه ام را می شکافم
و خاطرات روزگار گذشته ام را که تنها
یادگار عمر سرتاسر عبس و بی چیزم می باشد
ارزانی چشمانت میکنم
تا بعد از مرگ من ...
تو تنها کسی باشی که بدانی .
در این دنیای مردم فریب
بر من چه گذشت .... !!!
ج _ علیخانی
نظرات شما عزیزان: