|
زندگی
پرنده
مشرق زمین
فلسفه و عرفان
گاهی باید رفت
من خودمم
عصر نفرین شده
|
|
آدم هـا می آینـد….
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد …
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود
کـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری ،
در حالـی کـه زنــده ای …
نظرات شما عزیزان:
|
 نویسنده : جعفر علیخانی
 تاریخ :
|
|